کلاس آخر

یک کلاس مانده است و آن آخرین نگاه خداوند است.

سید علی

اگر از تبار علی(ع) باشم،

باکی ندارم که در محراب بمیرم؛

قصه، قصه ی خرید است؛

چند روز پیش پهباد را زدند

ترامپ گفت:

ما فرستادیم، خواستیم صلح کنیم؛

دوست دارم با تو علی باشم، سید علی.

بربری

عشق گفتنم نمی اید؛

ولی باید گفت که:

سگ که باشی، حتما الاغ خوبی خواهی شد؛

به هر حال اینجا گاوها، سگ های خوبی نیستند؛

منوال عاشقی راست، اما دروغ است؛

خاک بر سر ملتی که نان اقای ان باشد

نان خدای مرد است،

مرد خدای زن است،

و زن خدای شهوت است،

به هر حال، 

جنگ بین مرد و زن نیست،

جنگ بین سگ خوب و الاغ خوب است؛

بیایید به دور از تمدن کمی بربر باشیم و بربری بخوریم.

بس است.

پیر که باشی همه را وام دار نگاه قراضه چینت میکنی؛

از اصل نپرس که بی اصل پریدن این روزها مد شده است؛

با کروات به مستراح می رفت؛

سگ را سر سفره می نشاند؛

کمی خجالتی بود -دختر- وقتی شماره می داد؛

مرد بی هوا دنبال پسر بازی بود؛

زن در خانه، شوهر دزد می شد وقتی تف سر جالیز نطفه می شد؛

راستی بازی ایران و امریکا چند چند شد؟

کتی جون

آنقدر گرانی شد

که من هم گران شدم

نایاب شدم؛

خر بودیم، خرتر شدیم.

(دور از جونت کتی جون)

آخرین نظرات
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث تر
آرشیو مطالب
نویسندگان
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan