کلاس آخر

یک کلاس مانده است و آن آخرین نگاه خداوند است.

یخ فروش

چند روزی می شُد که قاطی مُرغ ها شُده بود

یخ فروشی می کرد

بعدِ ده سال سگدو کردن، تازه داماد شده بود

بی قید شده بود

خدا پدرش را بیامرزد، آدمی خوبی بود

اصغر این روزها قید نماز را هم زده بود

قرض بالا آورده بود

می گفت:

من به خُدایی که بی خیالِ دیگران است،

اعتقادی ندارم

من دیروز اَصغر را دیدم

داشت با یک بنده ی خُدایی سرِ یخ هایش دعوا می کرد.

حکایت زندگی خیلی هاست
گفتند: فروختی؟ 
گفت: نه ولی تمام شد
ممنونم
درسته خیلیا

با تشکر از نگاه مهربانتان.

همیار رایانه (9099071728 )  پاسخگوی تلفنی سوالات و مشکلات رایانه، موبایل ، تبلت ، لب تاب، مشکلات اینستاگرام و تلگرام و ....

وبلاگ عالی  و مطالب آموزنده  و مفید  بود .

همیار رایانه پاسخگوی تلفنی سوالات ومشکلات رایانه وموبایل

شماره تماس  9099071728 

www.hamyarrayaneh.ir  سایت:

تلگرام : https://t.me/HamyarRayaneh

اینستاگرام :

https://instagram.com/_u/hamyarrayaneh

سلام
لطف دارید
نگاهتان متعالی

سپاسگزارم.
حکایت همیشگی
مثه همیشه عالی بود
قلمتون سبز
نگاهتان متعالی
با تشکر از نگاه سبزتان.
حکایت خیلیاست ...
چقدر زیبا می نویسین.
:)
درسته
لطف دارید
سپاسگزارم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آخرین نظرات
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث تر
آرشیو مطالب
نویسندگان
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan