این دار و دسته به نیویورک نمی رود
خیلی وقت پیش راهشان جدا افتاد
بله
عازم تلاویو شده اند
خروس خوان،
سرود تولد:
خیانت بود و برجام
در این ناله های عاشقی، توجه ام به خدا است؛
حاصل مذاکره:
عشق بازی مردانه در رحم نابارور زن؛
ختم کلام باید تلاوت قرآن می بود
در
نجواهای پشت درهای بسته
ولی حیف،
شیطان رنگش، رنگین کمان بود؛
اقلیم دیابت را با قند طاق زدن، کشتار روز است
من جریده ی عاشقی را بارها خوانده ام:
اسم دختر:
کاترین
اسم پسر:
حسن
این میمون است
که تو بر درخت معرفت پریده باشی
و من بر درختان جنگل های قاره سیاه، موز بخورم
بعد چند سال دوندگی، رسیدیم
جوجه ها کشته، ناموس مرده
پیرمردها هم دیگر پیرمرد نبودند
شاخ غول نشکستنی است
چون ما می ترسیم
ما بدون قرآن به جنگ غول می رویم
غول استکبار مگر غول است؟
ای امام خوبان، آبروی هزار و چهارصد سال با تو است
دلم تنگ است
تنگ امامی که ظهور می کند و با قرآن به جنگ استکبار می رود.
- دوشنبه ۶ مرداد ۹۹