کلاس آخر

یک کلاس مانده است و آن آخرین نگاه خداوند است.

جوشکارِ برجامی

امروز عصر رفتم پیش جوشکار

در زدم، نبود

بعد از دو دقیقه با موتورش آمد

گفتم سفارشم چه شد؟

گفت:

جوشکاری را کنار گذاشته ام ، این روزها نجاری می کنم

"""شاید فیلم وسترن دیده باشید

همیشه یک نفر تابوت می سازد و منتظر مردن دیگران است تا سکه به جیب بزند؛ """

من خواهم مُرد و  تابوتم را تو می سازی ای جوشکارِ برجامی من.

خرگیری

چند سال پیش یادش بخیر، فصلِ خرگیری بود؛

من و چند تن از دوستان، رفتیم خر بگیریم

خر نگرفتیم هیچ، خود خر شدیم و برگشتیم.

روحانی جان!

نمی دانم چرا، آدم که بزرگ می شود، دلش تنگ می شود؛

دلتنگِ توام روحانی جان!

"" نه ببخشید ""

دلتنگِ آن روزم که به تو رأی دادم

"" نه ببخشید ""

یادم رفت، من آن روز به تو رأی ندادم، چون شناسنه ام را با خود نبرده بودم.

گذری

گذری می آیم و گذری می روم

من قبلا عاشق بودم

انکار نمی کنم.

نتیجه تصویری برای قرقره

آخرین نظرات
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث تر
آرشیو مطالب
نویسندگان
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan