من از خربزه، پوست آن را ترجیح می دهم
نه برای زیر جماعت گذاشتن
بلکه من باب شکم فرمودم
-چه از خود متشکر-
سراغِ هواپیما را گرفتم
پرواز کرده بود
سراغِ قطار را گرفتم
حرکت کرده بود
سراغ اتوبوس را گرفتم
پنچر شده بود
تلفن زدم،
آقای مدیر!
منشی گفت:
مدیر دیروز به رحمت خدا رفته است
گفتم:
خبر بدهید که قرار است زلزله بیایید
من خاک بر سرِ دنیا هستم
دنیا اگر منفجر شود
من بمبِ محرکه ی آن هستم
از عجایب هفت گانه ی عالم
من بین شش و هفتم
سال نامه ای معکوس با بهره ی هشت درصد منتشر کرده اند
قرار است در مذاکرات آتی دستور به افتتاح بدهند
بنده جفتک به تمدن زدم
آمدم کنار کفش هایم نشستم
و آن ها را برّاق کردم
مبادا در دوی جهانی، حرفی برای گفتن نداشته باشم.
- سه شنبه ۱۸ ارديبهشت ۹۷