برای کاری رفته بودم پیشَش
تا رسیدم
سریع بدون تلف کردنِ وقت،
مُچاله ام کرد
و در سطل زیر پایش اَنداخت؛
چیزی نگفتم
فقط آهسته،
زیرِ لب، غُرولُند آمدم:
خر خودتی!
- سه شنبه ۱۱ ارديبهشت ۹۷
یک کلاس مانده است و آن آخرین نگاه خداوند است.
برای کاری رفته بودم پیشَش
تا رسیدم
سریع بدون تلف کردنِ وقت،
مُچاله ام کرد
و در سطل زیر پایش اَنداخت؛
چیزی نگفتم
فقط آهسته،
زیرِ لب، غُرولُند آمدم:
خر خودتی!