کلاس آخر

یک کلاس مانده است و آن آخرین نگاه خداوند است.

سطل

برای کاری رفته بودم پیشَش

تا رسیدم

سریع بدون تلف کردنِ وقت،

مُچاله ام کرد

و در سطل زیر پایش اَنداخت؛

چیزی نگفتم

فقط آهسته،

زیرِ لب، غُرولُند  آمدم:

خر خودتی!

از زبان اشیاء :)
جالب بود
لطف دارید
متشکرم.
زیبا بود..
نگاهتان زیباست

ممنونم.
چه قشنگ :) 
فدای نگاه قشنگتان
متشکرم.
سلام
حقیقت هست تلخ ولی با عذر پوزش بایستی گفت
خود کرده را تدبیر نیست..
سلام
اختیار دارید
متشکرم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آخرین نظرات
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث تر
آرشیو مطالب
نویسندگان
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan