افسانه می سُرایم:
""" در این جشن، من غزلخوان نیستم
قصیده ی بی طالعم نانوشته در خودم دفن می شود؛
و چه حسرت باید کشید!
گل های که در باغچه ی خانه ام کاشته ام، مرده اند.
و این پایان زندگی ست """
- شنبه ۲۸ مرداد ۹۶
یک کلاس مانده است و آن آخرین نگاه خداوند است.
افسانه می سُرایم:
""" در این جشن، من غزلخوان نیستم
قصیده ی بی طالعم نانوشته در خودم دفن می شود؛
و چه حسرت باید کشید!
گل های که در باغچه ی خانه ام کاشته ام، مرده اند.
و این پایان زندگی ست """