خروسی باید رقصید
نپرسید چرا؛
- چون نمی گویم-
در این بلبشو، داماد خر است، ملّت هم خر است
- زرنگ که باشی می دانی مهمانی کجا است -
طبقه ی همکف تریاک فروشی زده اند
من روستا نشینم، آپارتمانی نیستم
- هنوز وقتی به گذشته فکر می کنم با خاک و توپِ پلاستیکی جمله می نویسم
یادش به خیر، شرط بندی فوتبالمان، آخر به دزدی توپ اَنجامید -
من دو سه تا مرغ خریده ام، می خواهم مرغداری بزنم
زنده باد مرغ و زنده باد خروس و زنده باد خر؛
عزیزم بیا برقصیم، بیا خروسی برقصیم.
- پنجشنبه ۱۵ تیر ۹۶