داشتم از خودم می گفتم؛
من بچه ی خوبی هستم
اهلِ نماز، روزه، حلال و حرام سرم می شود
همیشه نه، ولی مسجدی ام، به وقتش هم عاشورایی ام؛
گفت:
"""اینا مهم نی"""
بگو: خونه داری؟
ماشین داری؟
حساب بانکیت چقده؟
بعد پدرش گفت: ""پسر جون نماز و روزه و مسجد و عاشورا برات نون نمیشه؛""
گفتم: پس چکار کنم؟
گفت:
""اگه دخترمو میخای باید قید اینا رو بزنی""
- من هم مثل آقایان دینم را دادم و دختر را گرفتم، -
- پنجشنبه ۱۸ آذر ۹۵