پدرش کارگر شرکت نفت بود
خودش خیاطی می کرد
مادرش بیوه شده بود
برادرش چند سال پیش به برلین رفته بود
من شلغم می فروختم که با هم آشنا شدیم
شاید زنم شود، شاید.
- سه شنبه ۲ آذر ۹۵
یک کلاس مانده است و آن آخرین نگاه خداوند است.
پدرش کارگر شرکت نفت بود
خودش خیاطی می کرد
مادرش بیوه شده بود
برادرش چند سال پیش به برلین رفته بود
من شلغم می فروختم که با هم آشنا شدیم
شاید زنم شود، شاید.