سر راه به دختری برخوردم که با خدا شوخی می کرد
می گفت، خدایا مرا ببخش که زنم
و باز می گفت، خدایا مرا ببخش که دخترم
دختر این دو جمله را مدام تکرار می کرد ولی با یک تفاوت:
او جمله اول را با خنده می گفت و جمله دوم را در حالی که اشک می ریخت بر زبان جاری می ساخت.
سرگذشت آدمی عجیب است
خدایا مرا ببخش که آدمم.
- جمعه ۲۱ آبان ۹۵