کلاس آخر

یک کلاس مانده است و آن آخرین نگاه خداوند است.

آدم خاکی

تو که راحت حرف هایت را می گویی

عاشقانه هایت را در گوشِ هر کس که بخواهی، می خوانی

من مشکل دارم!

مشکلم مادر زادیست؛

عزیزِ من!

قصه ی دو ناگفته در دلم غمباد می شود:

""" وقتی که مرا دیدی

و وقتی که مرا از یاد بُردی """

کجا می توانم

خاطرات مُرده ام را بیدار کنم؟

تو بگو!

کجا می توانم حرف های عاشقانه ات را بنویسم؟

عزیزم!

""" ذرّه ذرّه ی این آدمِ خاکی تشنه ی توست

بیا دوباره مرا ببین، شاید عاشقانه ای دیگر نوشتیم. """

چه عاشقانه تلخی!!!!!!!!!!!!!!!!
آدمی با تلخی عجینه

با تشکر از حضورتان.
متن های زیبایی می نویسید. آفرین به این قلم!
نگاهتان زیباست
سپاسگزارم.
وای چ قشنگو دل نشین
ممنون 
لطف دارید
خواهش می کنم
متشکرم.
تلخ و زیبا
نگاهتان زیباست
متشکرم.
قلم تلختون عالیه
با تشکر از حضور متعالی و مهربانتان.
يكشنبه ۲۲ مرداد ۹۶ , ۲۲:۳۰ دریا _ گاه نوشته های من
زیبا بود
با تشکر از حضور مهربانتان.
زیبا بود 
با تشکر از حضور سبزتان.
به نظرم آقای جعاوله شمااین نوشته هایتان را کتاب کنید قول میدم خودم اول ازهمه بخرمش...
 آخه خیلی زیبا مینویسید.....
لطف دارید
نگاهتان زیباست
سپاسگزارم.

تلخ وشیرینو زیبا
با تشکر از حضورتون.
دوشنبه ۲۳ مرداد ۹۶ , ۰۰:۲۵ محمد جواد شهباز نسب
سلطان قطرات جوهر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آخرین نظرات
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث تر
آرشیو مطالب
نویسندگان
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan